نقش دوگانه آتش در اکوسیستمهای جنگلی
خلاصه مقاله
این مقاله به بررسی نقش پیچیده آتش در اکوسیستمهای جنگلی میپردازد. در حالی که آتشسوزیهای فاجعهبار میتواند ویرانگر باشد، آتشسوزیهای طبیعی و تجویزی فواید متعددی برای تنوع زیستی، تجدید حیات و سلامت جنگل دارند. مقاله به تاریخچه مدیریت آتش، اثرات مثبت و منفی آن و استفاده از آتش تجویزی به عنوان ابزاری برای حفظ اکوسیستمهای جنگلی میپردازد.
در ابتدای زندگی به اکثر ما هشدار دادهاند که آتش خطرناک است. شاید این هشدار را از والدینمان شنیدهایم یا شاید با نزدیک شدن بیش از حد به آتش، این درس را به طور مستقیم فرا گرفتهایم. برای مدت زمان طولانی در کشور ما، جنگلبانان نیز اعتقاد مشابهی داشتند: آتشسوزیهای جنگلی همیشه برای اکوسیستمهایی که آنها را مدیریت میکردند مضر بودند و باید در اسرع وقت خاموش میشدند.
این موضع جنگلبانان تا حد زیادی تحت تأثیر تجربهی کشور ما از آتشسوزیهای فاجعهبار در اواخر دهه ۱۸۰۰ و اوایل دهه ۱۹۰۰ شکل گرفت. به ویژه آتشسوزی Peshtigo در ویسکانسین در سال ۱۸۷۱ که جان بیش از ۱۵۰۰ نفر را گرفت و مرگبارترین آتشسوزی جنگلی در تاریخ ایالات متحده شد. چنین آتشسوزیهای ویرانگری به شکلگیری نگرشها (و راهبردهای مدیریت جنگل) برای دهههای آینده کمک کرد.
با این حال، با افزایش دانش جنگلبانان و بومشناسان در مورد نقش آتش، راهبردهای مدیریت جنگل شروع به تغییر کرد. پس از آتشسوزیهای پارک ملی Yellowstone در سال ۱۹۸۸ که مساحتی بیش از ۳۱۰۰ کیلومتر مربع را سوزاند، فواید اجازه دادن به آتشسوزیهای جنگلی برای سوختن در حال درک شدن بود.
آتش یک بخش طبیعی در بسیاری از اکوسیستمهای جنگلی است که بسته به نوع جنگل، زیراشکوب جنگل، اقلیم، نوع خاک و عوامل دیگر، با فواصل زمانی منظم رخ میدهد. آتشسوزیهای طبیعی جنگل معمولاً در فصول گرم و خشک توسط صاعقه ایجاد میشوند، که از دورهی ذوب برف در بهار تا پاییز ادامه دارد. به لحاظ تاریخی، از آنجایی که این آتشسوزیهای ناشی از صاعقه با فواصل زمانی منظم رخ میدادند، در پاکسازی تدریجیِ پوشش گیاهی قدیمی، مرده و/یا در حال پوسیدن، موفق عمل میکردند. بدین ترتیب، پوشش گیاهی قدیمی دائماً در حال بازچرخش به رشد جدید بودند.
هنگامی که این نوع آتشسوزیها سرکوب میشوند، نتیجهی آن انباشت سوخت است. با گذشت سالها، سوخت بیشتری انباشته میشود و زمینهساز یک رویداد فاجعهبار مانند آنچه در Yellowstone در سال ۱۹۸۸ رخ داد، میشود. آتشسوزی Peshtigo نیز تا حد زیادی ناشی از انباشت بیش از حد سوخت، عمدتاً به دلیل باقیماندهی بهره برداری از قطع گستردهی درختان در آن دوره بود.
علاوه بر جلوگیری از آتشسوزیهای فاجعهبار، آتشسوزیهای دورهای و کوچکمقیاس جنگلی بر بسیاری از انواع زیستگاه تأثیر مثبت میگذارد. آتش، پوشش گیاهی قدیمی و بیش از حد رشد کرده را پاکسازی کرده و مواد مغذی را به خاک باز میگرداند. علاوه بر این، بسیاری از گونهها با آتش زندگی مشترکی برقرار کردهاند. به عنوان مثال، در Michigan، درختان کاج Pinus banksiana گونهای وابسته به آتش در نظر گرفته میشوند – مخروطهای آنها با چسبی محکم به هم چسبیدهاند که فقط با دماهای بالا باز میشوند، دماهایی که معمولاً فقط در اثر آتش ایجاد میشوند.
امروزه، یکی از راههای ایمن برای برقراری تعادل بین نقش آتش و نفوذ انسان و سازهها به اراضی جنگلی، استفاده از «آتش تجویزی» است. آتش تجویزی به وضعیتی گفته میشود که جنگلبانان به طور عمدی آتشی را برای کاهش بارِ سوخت یا دستیابی به برخی دیگر از اهداف مدیریتی برپا میکنند. این آتشسوزیها تنها در شرایط آب و هوایی مناسب و با رعایت کامل پروتکلهای ایمنی انجام میشوند. آتش تجویزی ابزاری است که به جنگلبانان اجازه میدهد تا ضمن حفظ یک راهبرد ایمنتر و کنترلشدهتر، از مزایای تاریخیِ آتشسوزیهای طبیعی تقلید کنند.
منبع: https://www.canr.msu.edu/news/the-role-of-fire-in-forest-ecosystems